
«فریدا مکفادن» (Freida McFadden) نویسندهای که نامش در فهرست نویسندههای پرفروش نیویورک تایمز به چشم میخورد، اثر تازهای را با عنوان «هیچ وقت دروغ نگو» در ژانر جنایی و معمایی به رشته تحریر درآورده است. در این رمان، ماجرای ناپدید شدن یک دکتر روانشناس مطرح شده و پازلهای پراکنده داستان توسط زن و شوهری که به خانه او پا میگذارند، به تدریج کنار هم قرار میگیرند. این کتاب به عنوان یکی از پرفروشترین آثار در آمازون شناخته شده است.
موضوع و پیام کتاب
کتاب هیچوقت دروغ نگو، یک رمان تریلر و روانشناختی اثر فریدا مکفادن، نویسنده مشهور نیویورک تایمز، است. این اثر داستان زن و شوهری به نام «پاتریشیا» و «ایتن» را به تصویر میکشد که در ششمین ماه ازدواج خود هستند. آنها بر اثر پیشنهاد مشاور املاکشان، به دنبال خانهی رویایی خود راهی جاده شدهاند. اما در حین سفر، هوا برفی میشود و مکانیاب آنها از کار میافتد. تریشیا میخواهد به خانه برگردند، اما ایتن به انجام دادن کار خود اصرار دارد. سرانجام، آنها خانهای پیدا میکنند که یکی از چراغهای آن بهطرز مشکوکی روشن است، اما هیچکس درون خانه نیست و هیچ ماشینی هم در اطراف آن دیده نمیشود. با دیدن این خانه، تریشیا احساس میکند که اتفاقات وحشتناکی در آنجا رخ داده است.
پاتریشیا و ایتن وارد خانه میشوند و با تعجب میفهمند که اسباب و اثاثیهی آن کامل است، اما واضح است که مدت زمان زیادی است که هیچ کس در آنجا زندگی نکرده است. کتابخانهای بزرگ توجه تریشیا را جلب میکند. تا زمانی که کولاک متوقف شود و مشاور املاک سربرسد، تریشیا ترجیح میدهد با کتابی خودش را سرگرم کند. پرترهای آویختهشده به دیوار و چند کتاب روانشناسی در قفسهی کتابخانه او را به فکر انداخته که این خانه ممکن است متعلق به دکتر ادرین هیل باشد؛ روانشناسی که در گذشته به دلیل ناپدید شدن و قتلش در صدر اخبار بوده و هنوز هم جسدش پیدا نشده است.
در این خانهی مرموز و مشکوک، زن و شوهر وسایل غیرمعمول خانه را بررسی میکنند و رازهای بیشتری را کشف میکنند. تریشیا نوارهایی از مصاحبههای صوتی دکتر هیل با بیمارانش را پیدا میکند. با گوش دادن به این نوارها، او با وقایعی که به ناپدید شدن دکتر هیل منجر شدهاند، آشنا میشود. اولین نوار مربوط به مصاحبه با یک بیمار مبتلا به پیتیاسدی است که در یک حادثه تراژیک در کلبهای در جنگل نجات پیدا کرده است. او همراه با دوستانش به تعطیلات رفته بوده و به دست یک روانی به قتل میرسد.
تریشیا تا آخرین ساعات شب نوارها را گوش میدهد و با هر یک از آنها، قطعاتی از پازل را درک میکند و راز ناپدید شدن دکتر هیل را آرامآرام بازگشایی میکند. در آخرین نوار، تمام حقایق هولناک فاش میشوند.
این کتاب توسط نشر نون و با ترجمهی صبا ایمانی منتشر شده است.
درباره نویسنده این کتاب
فریدا مک فادن، نویسنده کتاب بخش دی، پزشک متخصص مغز و اعصاب است که علاوه بر تخصص پزشکی، به نویسندگی در ژانرهای روانشناسانه و مهیج نیز میپردازد. او توانسته است با تلفیق تجارب حرفهای خود در حوزه پزشکی با مهارتهای قصهگویی، آثاری خلق کند که مخاطبان را هم از نظر فکری تحریک کرده و هم از نظر عاطفی درگیر کنند. مک فادن به خوبی از دانش تخصصی خود در زمینه اختلالات عصبی و روانی بهره میبرد تا داستانهایی پیچیده و چالشبرانگیز را ارائه دهد که اغلب شامل موضوعاتی درباره سلامت روان، اخلاق پزشکی و تأثیر روانشناختی بیماریها بر فرد و جامعه هستند.
او در آثار خود به طور مکرر باورهای غلط و استیگماهای موجود در جامعه نسبت به بیماریهای روانی را به چالش میکشد و تلاش میکند تصویری دقیقتر و عمیقتر از تجربههای این بیماران ارائه دهد. کتابهای مک فادن نه تنها برای علاقهمندان به روانشناسی جذاب هستند، بلکه برای کسانی که به داستانهای پرتنش و دلهرهآور علاقهمندند نیز ارزشمندند. از طریق نگارش خود، مک فادن همچنین به روشنگری و آموزش در مورد مسائل سلامت روان کمک میکند.
بخشی از متن کتاب
نوار تمام میشود و صدای کلیک دستگاه میآید و بهطور خودکار خاموش میشود. طبق این نوار، ظاهراً ای. جِی دکتر هیل را مجبور کرده بود به جلسات درمانی با او ادامه دهد. شاید از او اخاذی میکرد.
ولی از چه چیزی برای اخاذی از او استفاده کرده بود؟
مطمئن نیستم بتوانم به بقیهی نوارهای ای. جِی گوش کنم. چیزی در صدایش هست که موهای تنم را سیخ میکند. صدایش طوری است که صرفاً با گوش کردن به آن میتوانی بفهمی آدم خوبی نیست.
آدم شروری است.
«تریشیا؟»
با صدای ضربهای که به در اتاق میخورد قالب تهی میکنم. قبل از آنکه در اتاق باز شود، فقط وقت میکنم دستگاه را داخل کشوِ بالای میز بگذارم. از اینکه درهای این خانه قفل ندارند واقعاً دارم دیوانه میشوم.
«تریشیا؟» ایتن توی چهارچوب در ایستاده است. با اینکه چکمه پوشیده بود، برف پایین شلوار جینش را کمی مرطوب کرده است. «اینجا چیکار میکنی؟»
خودکار روی میز را برمیدارم و هدفمند روی سطح چوبی براق میز ضرب میگیرم. «تصمیم گرفتم حالا که کار زیادی نیست که انجام بدم، یهکم روی رزومهم کار کنم.»
این دروغ به اندازهی کافی باورکردنی است. درحالحاضر، شغلی ندارم. قبلاً برای یک مجلهی آنلاین کار میکردم. میدانید که منظورم چه مجلاتی است… دوازده نکته برای جذب دوستپسرتان، پنج روش برای پیشبرد روابط، چطور بدون هیچ زحمتی شش کیلوگرم وزن کم کنید. من استاد تولید عنوانهای جذاب بودم. ولی کمی بعد، درست قبل از عروسیام، مجله یکهو ورشکست شد. طی ماهعسل قصد نداشتم دنبال کار بگردم، پس بهانهای دستم آمد تا به بعد موکولش کنم. و حالا تقریباً شش ماهی میشود که بیکارم.
اینطور نیست که نخواهم کار کنم. میخواهم. واقعاً دوست دارم عضو فعال جامعه باشم. ولی یادم هست چقدر طول کشید تا جایگاهی دائمی در مجله پیدا کنم و خوشم نمیآید دوباره از صفر شروع کنم. رد شدن دردناک است، هر چند بخشی از فرایند درخواست کار است.
نویسنده | فریدا مک فادن |
مترجم | صبا ایمانی |
انتشارات | نشر نون |
دستهبندی | روانشناسی |
سال انتشار | 1402 |
تعداد صفحات | 264 |
تاپ گیفت به عنوان سریعترین و قابل اعتمادترین وبسایت در زمینه خرید گیفت کارت ایتونز شناخته میشود. با ارائه خدمات سریع و با کیفیت، تاپ گیفت تجربهای بیدردسر و راحت را برای شما در خریدهای درون برنامهای اپل فراهم میکند. اگر قصد دارید از اپاستور، آیتونز یا حتی برای تمدید اشتراکهای خود از گیفت کارت اپل استفاده کنید، گیفت کارتهای تاپ گیفت پاسخگوی تمام نیازهای شما هستند. با اعتماد به تاپ گیفت، از خرید گیفت کارت آیتونز لذت ببرید و از مزایای آن بهرهمند شوید.