خاطرات و زندگینامهمعرفی کتاب

معرفی کتاب مغازه جادویی از جیمز آر دوتی

کتاب «مغازه جادویی: داستان واقعی یک جراح مغز و اعصاب» نوشته دکتر «جیمز آر دوتی»، نخستین بار در سال ۲۰۱۶ منتشر شد. این اثر که در زمره کتاب‌های پرطرفدار حوزه خاطرات و خودیاری قرار دارد، شرحی است بر تجربیات شخصی نویسنده و دربرگیرنده درس‌هایی در زمینه ذهن‌آگاهی و شفقت. داستان کتاب با دیدار کودکی دوتی با فردی به نام «روث» آغاز می‌شود که در طول دوران کودکی دشوارش، به او در بهبود کیفیت زندگی کمک می‌کند. انتشارات چلچله این کتاب را با ترجمه‌ی «مهدی مهریار» به چاپ رسانده است.

موضوع و پیام کتاب

کتاب مغازه جادویی: داستان واقعی یک جراح مغز و اعصاب، تألیف دکتر جیمز آر دوتی، جراح مغز و اعصاب برجسته و استاد دانشگاه استنفورد، به بررسی زندگی پر فراز و نشیب خود او می‌پردازد. داستان از روزهای دشوار کودکی او در فقر در شهر کالیفرنیا آغاز شده و به دستاوردهایش به عنوان جراح و کارآفرین می‌پردازد.

ماجرای کتاب زمانی شروع می‌شود که دوتی در دوران کودکی خود، حین تمرین شعبده‌بازی، انگشت مصنوعی خود را گم می‌کند و برای خرید انگشت مصنوعی دیگر، وارد یک مغازه‌ می‌شود. در این مغازه با زنی به نام روث آشنا شده که این آشنایی نقطه عطفی در زندگی او تبدیل می‌شود. روث به دوتی تکنیک‌هایی در ذهن‌آگاهی و تجسم می‌آموزد که به او کمک می‌کنند تا بر سختی‌های دوران کودکی غلبه کرده و در زندگی حرفه‌ای و شخصی‌اش به موفقیت دست یابد. این تجربیات اولیه با روث، دوتی را به سمت تحقیق در مورد تأثیر ذهن‌آگاهی و شفقت بر سلامت جسمی و عاطفی انسان هدایت می‌کند.

مغازه جادویی، به مخاطبان دیدگاه‌هایی در مورد قدرت مغز و اهمیتِ قلب در سلامت انسان ارائه می‌دهد و با ترکیب خاطرات شخصی، علم و خودیاری، راهنمایی‌هایی عملی برای تقویتِ ذهن‌آگاهی و شفقت در زندگی فردی ارائه می‌دهد. این کتاب به خاطر روایت داستانی جذاب، توضیحات علمی قابل فهم و پیام الهام‌بخشش بسیار مورد تحسین قرار گرفته است.

کتاب در سه بخش اصلی تقسیم شده است: مغازه‌ی جادویی، اسرار مغز و رازهای قلب و شامل ۱۳ فصل است که در هر فصل به نکات مهم خودیاری پرداخته می‌شود.

ارتباط گروه بی تی اس (BTS) و مغازه جادویی

در سال ۲۰۱۸، گروه موسیقی کره‌ای «بی تی اس» (BTS)، که در بین جوانان و نوجوانان طرفداران بسیاری دارد، آهنگی با عنوان مغازه جادویی منتشر کرد. این آهنگ، که دو سال پس از انتشار کتاب مغازه جادویی نوشته دکتر جیمز آر دوتی عرضه شد، به طور مستقیم به برخی از مفاهیم این کتاب اشاره دارد. این گروه موسیقی آهنگ را به منظور قدردانی از حمایت هوادارانش منتشر کرده و در مورد آن توضیح داده است که هدفشان از این آهنگ این بوده که نشان دهند چگونه موسیقی آنها می‌تواند به عنوان یک مغازه جادویی برای طرفداران عمل کند و به آنها آرامش بخشد. اشاره BTS به الهام گرفتن از کتاب مغازه جادویی و توصیه آنها به خواندن این اثر، باعث شد که فروش این کتاب به طور ناگهانی در سراسر جهان افزایش یابد و در ایران نیز شناخته شود.

درباره نویسنده این کتاب

دکتر جیمز آر دوتی، جراح مغز و اعصاب و نویسنده موفق آمریکایی، در ۱ دسامبر ۱۹۵۵ در کالیفرنیا متولد شد. او کودکی خود را در فقر گذراند، تجربه‌ای که الهام‌بخش وی برای پیگیری حرفه پزشکی شد. دوتی تحصیلات کارشناسی خود را در دانشگاه «کالیفرنیا، ایروین» و دوره پزشکی خود را در دانشگاه «تولین» به پایان رساند. او سپس در مرکز پزشکی ارتش «والتر رید» در رشته جراحی مغز و اعصاب تخصص یافت و فلوشیپ خود را در جراحی مغز و اعصاب کودکان در بیمارستان کودکان فیلادلفیا به پایان برد.

دکتر دوتی علاقه‌مند به توسعه فناوری‌های پیشرفته در زمینه روباتیک و تکنیک‌های هدایت تصویری برای درمان تومورهای جامد و سایر بیماری‌های مغز و نخاع است. وی همچنین ۹ سال از عمر خود را در خدمت سپاه پزشکی ارتش ایالات متحده گذرانده است.

پس از دوره‌های آموزشی خود، دکتر دوتی به عنوان جراح مغز و اعصاب و کارآفرین برجسته در صنایع بهداشت و فناوری، شرکت‌های متعددی را تاسیس کرد. دوتی به خاطر تحقیقاتش در مورد رابطه بین مغز و قلب و نقش شفقت در آن شهرت دارد.

علاوه بر این، دکتر دوتی به عنوان نویسنده کتاب پرفروش مغازه جادویی شناخته شده است که در آن تجربیات زندگی خود و درس‌های آموخته شده از روث، زنی که در دوران کودکی‌اش در یک مغازه شعبده‌بازی با او آشنا شده بود، را به اشتراک می‌گذارد. او همچنین برای کمک‌های مالی به سازمان‌هایی نظیر «بنیاد دالایی لاما» و «منشور شفقت» که در ایجاد آن‌ها نقش داشته، شناخته شده است.

این کتاب چه افتخاراتی کسب کرده است؟

کتاب مغازه جادویی موفق به کسب جوایز و افتخارات متعددی شده است. این کتاب در سال ۲۰۱۶ به عنوان برنده بخش زندگی‌نامه/خاطرات در «جشنواره کتاب سانفرانسیسکو» شناخته شد و همچنین در آن سال به عنوان نامزد نیمه‌نهایی در بخش آثار غیرداستانی «جوایز گودریدز» قرار گرفت. در سال ۲۰۱۷، مغازه‌ی جادویی برنده «جایزه کتاب ناتیلوس» در زمینه توسعه شخصی و خودیاری شد و نیز به عنوان نامزد نهایی در «جایزه کتاب‌های زندگی بهتر» در دسته خاطراتِ الهام‌بخش معرفی گردید.

بخشی از متن کتاب

«وقتی با کسی صحبت می‌کردم سعی می‌کردم همه این کارها را انجام دهم، اما همیشه با دهان بسته لبخند می‌زدم، زیرا وقتی در زمان بچگی روزی در حین زمین خوردن لب بالایی‌ام به میز قهوه‌خوری خورد و دندان شیری جلوی‌ام را کنده شد. به همین دلیل دندان جلوی من کج شد و به رنگ قهوه‌ای تیره تغییر رنگ داد. پدر و مادرم پولی برای رفع آن نداشتند. من خجالت می‌کشیدم لبخند بزنم و دندان کج رنگ شده‌ام دیده شود و سعی می‌کردم مدام دهانم را بسته نگه دارم.

علاوه بر کتاب، جعبه چوبی من تمام ترفندهای جادویی من را نیز داشت یک بسته کارت علامت‌گذاری شده، چند سکه تقلبی که می‌توانستم آنها را از نیکل به سکه سُربی تبدیل کنم، و با ارزش‌ترین دارایی من: یک سر انگشت شست پلاستیکی که می‌توانست یک روسری ابریشمی یا یک سیگار را پنهان کند. آن کتاب و ترفندهای جادویی من برای من بسیار مهم بودند چون هدایایی از طرف پدرم بود.

ساعت‌ها و ساعت‌ها را صرف تمرین با آن نوک انگشت شست کرده بودم. یاد بگیرم چگونه دستانم را بگیرم تا مشخص نباشد و چگونه روسری یا سیگار را به آرامی داخل آن فرو کنم تا به نظر به شکل جادویی ناپدید شود. من توانستم دوستانم و همسایه‌هایمان را در مجتمع آپارتمانی گول بزنم. اما امروز انگشت شست گم شده بود. رفته بود. از بین رفت. و من زیاد از این موضوع خوشحال نبودم.

برادرم، طبق معمول، خانه نبود، اما فکر کردم شاید او آن را برده یا حداقل می‌دانست کجاست. نمی‌دانستم او هر روز کجا می‌رود، اما تصمیم گرفتم سوار دوچرخه‌ام شوم و به دنبالش بروم. آن سر انگشت با ارزش‌ترین دارایی من بود. بدون آن من هیچ بودم. دوست داشتم انگشت شستم برگردد.

سوار بر دوچرخه از کنار یک مرکز خرید متروکه در اونیوآی گذشتم، منطقه‌ای که در مسیر عادی دوچرخه سواری من قرار نداشت، زیرا به غیر از مرکز خرید استریپ چیزی جز مزارع خالی و علف‌های هرز و نرده‌های زنجیره‌ای برای یک مایل در دو طرف وجود نداشت. به گروهی از پسران بزرگتر جلوی بازار کوچک نگاه کردم اما برادرم را ندیدم. من حس آرامش می‌کردم زیرا معمولاً اگر برادرم را در جمعی از بچه‌ها پیدا می‌کردم به این معنی بود که او را انتخاب می‌کردند و من برای دفاع از او وارد دعوا می‌شدم. او یک سال و نیم از من بزرگتر بود، اما هیکل نحیفی داشت، و قلدرها دوست دارند کسانی را که نمی‌توانند از خود دفاع کنند، انتخاب کنند. در کنار بازار دفتر یک عینک سازی و در کنار آن فروشگاهی بود که قبلاً ندیده بودم – فروشگاه جادوی خرگوش کاکتوس. روی پیاده‌رو جلوی مرکز خرید ایستادم و از پارکینگ به آن مغازه خیره شدم. کل ویترین فروشگاه پنج شیشه عمودی با یک در شیشه‌ای در سمت چپ بود. خورشید از روی شیشه رگه‌های خاکی می‌درخشید، بنابراین نمی‌توانستم ببینم کسی داخل است یا نه، اما دوچرخه‌ام را تا جلوی در بردم بلکه شاید در باز باشد. فکر می‌کردم که آیا آنها انگشت شستِ پلاستیکی را میفروشند یا نه! و اگر می‌فروشند قیمتش چند است؟ من هیچ پولی نداشتم، اما بد نیست نگاه کنم.»

نویسندهجیمز آر دوتی
مترجممهدی مهریار
انتشاراتانتشارات چلچله
دسته‌بندیخاطرات و زندگینامه
سال انتشار1401
تعداد صفحات246

خرید گیفت کارت اپل از تاپ گیفت

تاپ گیفت به عنوان سریع‌ترین و قابل اعتمادترین وبسایت در زمینه خرید گیفت کارت اپل شناخته می‌شود. با ارائه خدمات سریع و با کیفیت، تاپ گیفت تجربه‌ای بی‌دردسر و راحت را برای شما در خریدهای درون برنامه‌ای اپل فراهم می‌کند. اگر قصد دارید از اپ‌استور، آیتونز یا حتی برای تمدید اشتراک‌های خود از گیفت کارت اپل استفاده کنید، گیفت کارت‌های تاپ گیفت پاسخگوی تمام نیازهای شما هستند. با اعتماد به تاپ گیفت، از خرید گیفت کارت آیتونز لذت ببرید و از مزایای آن بهره‌مند شوید.

مقالات دیگر:

چک الکترونیکی چیست؟ راهنمای کامل سامانه چکاد
معرفی کتاب اسب سیاه از تاد رز و اگی اگاس
معرفی کتاب ان ال پی روانشناسی تاریک از جی آر اسمیت

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا